روزنامه صبا

روزنامه صبا

محمد حسین لطیفی:

صحبت کردن به جای شخصیت حضرت محمد (ص) در نمایش «روشنای شب تار» مسئولیت سنگینی بود


کارگردان مطرح تلویزیون با اشاره به جدیدترین تجربه‌ خود در نمایش «روشنای شب تار» گفت که؛ صحبت کردن به جای شخصیت حضرت محمد رسول‌الله (ص) در این نمایش مسئولیت سنگینی بود.

  روزنامه صبا – محمد حسین لطیفی در جدیدترین تجربه‌ خود در نمایش «روشنای شب تار» به کارگردانی حسن بزرا که با حمایت سازمان اوج این شب‌ها در بوستان ولایت روی صحنه می‌رود، به جای شخصیت حضرت محمد (ص)صحبت می‌کند و در طول نمایش صدایش را می‌شنویم. این کارگردان می‌گوید زمانی که متوجه شدم محوریت نمایش درباره‌ی ماجرای غدیر خم است، انگیزه‌ام برای انجام کار بیشتر شد و البته مسئولیت سنگینی هم برعهده داشتم.

محمدحسین لطیفی را با کارگردانی فیلم‌ها و سریال های «عینک دودی»، «خوابگاه دختران»، «روز سوم»، «صاحبدلان» ، «نردبام آسمان» ، «سر دلبران» و … به یاد می‌آوریم. کارگردانی که در کارنامه‌اش بازیگری و همچنین اجرای برنامه‌های «هفت» و «سینما اکران» هم به چشم می‌خورد.

اما گفت‌وگویی با لطیفی درباره‌ی تجربه‌ی حضورش در نمایش «روشنای شب تار» را در ادامه می‌خوانیم.

پیش از این در برخی سریال‌های خودتان مثل «دوکش» و «پادری» گویندگی را تجربه کرده اید. همکاری شما با عوامل نمایش «روشنای شب تار» چطور شکل گرفت؟ 

من در سریال «صاحبدلان» هم تمامی آیات قرآن را خودم خواندم و در سریال «نردبام آسمان» هم گویندگیِ کل سریال را برعهده داشتم. درواقع برای صدای نقش حضرت محمد رسول‌الله (ص) دوستان من را انتخاب کردند و همکاری‌مان اینطور شکل گرفت. زمانی که متوجه شدم محوریت نمایش درباره‌ی ماجرای غدیر خم است، انگیزه‌ام برای انجام کار بیشتر شد. بارها پیش آمده که دوستان دیگری از من درخواست کرده‌اند که صدایم را در اختیار کاری بگذارم که علاقه‌ی زیادی نداشتم. مگر در کارهای خودم یا احیانا کارهایی که به نوعی بشود گفت رنگ و لعاب مذهبی داشته باشد، گردنم از مو باریک‌تر است.

شما متن نمایش «روشنای شب تار» را خوانده بودید؟ مواجهه‌ی شما با متن چطور بود؟

متاسفانه به دلیل اینکه درگیر ساخت فیلم سینمایی هستم، فرصت خواندن متن را نداشتم. حسن بزرا که کارگردانی این نمایش را برعهده دارد، به شکل کامل داستان نمایش را توضیح داد و به این شکل با متن نمایش آشنا شدم.

از لحاظ حسی چطور؟ به دلیل اینکه نمایش «روشنای شب تار» یک روایت دینی است و هر شب برای دو هزار مخاطب روی صحنه می‌رود و طبعا اگر از لحاظ هنری خوب نبود، نمی‌پذیرفتید که به عنوان راوی حضور داشته باشید.

در اینجور مواقع تحت امر کارگردان قرار می‌گیرم و سعی می‌کنم براساس آکسان‌ها و چیزی که کارگردان مدنظرش است، پیش بروم. واقعا احساس می‌کنم که از من صداهای بسیار بسیار بهتری هم در کشور وجود دارد که می‌توانستند به جای شخصیت رسول‌الله (ص) صحبت کنند. برای من جای مباهات داشت و در عین حال مسئولیت سنگینی هم بود. کلامی که می‌خواستم بگویم، کلام رسوال‌الله (ص) است و به نوعی باید ادای دِینی اتفاق می‌افتاد. به همین دلیل این بخش از کار کمی برایم سنگین بود.

درمورد پروسه‌ی ضبط هم توضیح دهید. چقدر زمان برد؟

زمان زیادی نگرفت به دلیل اینکه از قبل دوستان توضیحات را داده بودند. شاید نزدیک به دو ساعت ضبط صدا زمان برد.

یکی از ویژگی‌های نمایش در کنار دکور، نور و موسیقی، صدای راوی و بازیگران است. صدای شما خیلی خوب روی نمایش نشسته و یک نوع آرامش به مخاطب منتقل می‌کند. خودتان این بخش را کارگردانی کردید و براساس متن به این مدل رسیدید؟ یا آقای بزرا شرایط را توضیح داد؟

بیشتر براساس توضیحات و نظرات آقای بزرا پیش رفتم و امیدوارم فرصت شود تا خودم هم به تماشای نمایش بنشینم و بتوانم بیشتر در این‌باره توضیح دهم.

به طور کلی تجربیات مختلف را دوست دارید، از اجرا گرفته تا فیلم‌سازی و بازیگری. همچنین در ژانرهای مختلفی فیلم ساخته‌اید، در این مورد که دوست دارید حوزه‌های مختلف را تجربه کنید، توضیح دهید.

بیشتر این تجربه‌ها به دوستانی برمی‌گردد که من را دعوت به کار می‌کنند. علاقه‌ی قطعیِ خودم در کارگردانی سینما است و گاهی اگر به عنوان بازیگر حضور پیدا کرده‌ام یا اجرا را تجربه کرده‌ام، درواقع چیزی است که وقتی دوستانم از من درخواست می‌کنند، ادای دِین می‌کنم. اما اینکه خودم پیگیر باشم که بخواهم اجرای یک برنامه را برعهده بگیرم، اینطور نیست. مثلا برای اجرای برنامه‌ی «هفت» از شبکه‌ی سه دوستان محبت کردند و مدت‌ها با هم گفت‌وگو کردیم تا من توانستم بپذیرم که این برنامه‌ را اجرا کنم. درمورد بازیگری هم مواردی بوده که تهیه‌کننده و کارگردان از دوستان خوبم بوده‌اند و اگر تقاضا کردند که نقشی را بازی کنم، باز هم به درخواست آن‌ها بوده است. اما علاقه‌ی شخصی‌ام فقط در حوزه‌ی کارگردانی است و دوست دارم ژانرهای مختلفی در فیلم‌سازی تجربه کنم. دوستان مجری یا کسانی که صداپیشه و دوبلور هستند، احساس نکنند که لطیفی می‌خواهد به همه جا سرک بکشد، چون واقعا اینطور نیست. اتفاقا دوست دارم صدای دوستان دیگر را بشنوم و آن‌ها بیایند و ادای دِین کنند. اما موارد خاصی پیش می‌آید؛ یعنی یک جنس و بافت صدایی را یک کارگردان می‌خواهد که در این شرایط قاعدتا ما هم باید بپذیریم.

در سریال «سر دلبران» ، «آقازاده» یا «پیکسل» که علاوه بر کارگردانی، به عنوان بازیگر هم حضور داشتید.

در سریال «پیکسل» دلیلش این است که هر کسی به جز من می‌خواست بازی کند، فکر می‌کنم که ممکن نبود چون من در نقش خودم یعنی محمدحسین لطیفی (کارگردان) مقابل دوربین قرار گرفتم. یا پوریا پورسرخ در نقش پوریا پورسرخ و کامبیز دیرباز در نقش خودش به عنوان بازیگر حضور داشت. اما در سریال «سر دلبران» واقیعت این است که علاقه‌مند بودم این نقش را خودم بازی کنم. به دلیل اینکه نقش کمی بود و فقط در خواب و رویای پسرِ داستان می‌آمد که احساس کردم اگر خودم بازی کنم شاید بهتر باشد. اما در سریالی مثل «آقازاده» دوستان احساس کردند که شاید بهتر باشد من در آن نقش حضور داشته باشم. ضمن اینکه موارد بسیاری برای بازی به من پیشنهاد شده که نپذیرفتم بازی کنم.

اگر برای کارهای دیگری پیشنهاد گویندگی داشته باشید، نمی‌پذیرید؟ مگر اینکه مذهبی باشد؟

نه. شاید واقعا کار با ارزشی هم باشد که کارگردان من را مجاب کند که صدای من برای این کار بهتر است. اما اعتقادم این است که ما صداپیشگان بسیار بسیار قدرتمندی در کشور داریم که از این دست کارها سهم آن‌ها است. اگر در مواردی من را قانع کنند که بافت و خَش صدا یا آرامش صدا برای کارشان مناسب خواهد بود، چرا نپذیرم. برای مثال شاید مستندی در حوزه‌ی محیط زیست باشد و من هم مثلا به محیط زیست علاقه‌مندم و به همین دلیل می‌پذیرم.

خودتان به عنوان کسی که سال‌هاست در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت می‌کنید، حمایت سازمان‌هایی مثل اوج از کاری چون «روشنای شب تار» را  چطور ارزیابی می‌کنید. در حالی که سازمان‌های دیگری هم هستند اما بودجه‌شان را صرف چنین کارهایی نمی‌کنند. نقش این نهادها را چطور می‌بینید؟

من می‌گویم چرا سازمان‌های دیگر حمایت نمی‌کنند. سازمان اوج کاری که باید را انجام می‌دهد و درست هم است. من چنین کارهایی را جزو وظایف سازمان اوج تصور می‌کنم. اما سازمان‌های دیگر که پا پیش نمی‌گذارند باید توضیح دهند که به چه دلیل از این گونه کارها حمایت نمی‌کنند.

در حال حاضر نمایش «سی‌صد» روی صحنه می‌رود و با استقبال مخاطبان مواجه شده است و از طرفی هم نمایش «روشنای شب تار» را روی صحنه می‌بینیم که این نمایش هم با استقبال مخاطبان روبه‌رو است. این تنوع سبد فرهنگی برای مخاطب را چقدر لازم می‌دانید و چقدر درست است که مخاطب بسته به نیاز و ذائقه‌اش بتواند به محتوای مورد نیازش دست پیدا کند؟

ما در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران همه نوع سلیقه‌ای داریم و همه جا، همه نوع خاستگاهی داریم. بنابراین باید به تمام این‌ها پاسخ دهیم. حالا یک کارگردان نمایش «سی‌صد» را روی صحنه می‌برد و کارگردان دیگری هم در مجموعه‌ی بوستان ولایت نمایش «روشنای شب تار» را روی صحنه می‌برد که مسبوق به سابقه هم است. خاطرم هست که قبلا در تعزیه‌هایی دوستان انجام وظیفه کرده‌اند که در همین بوستان ولایت در ایام محرم به کارگردانی آقای بهزاد بهزادپور کاری را روی صحنه بردند. تا جایی که اطلاع دارم نمایش «سی‌صد» هم کار نویی است و استقبال زیادی از آن شده و بازیگران چهره‌ هم در این نمایش به ایفای نقش می‌پردازند. اما در مجموع کم‌کاری چیز بدی است و پرکاری اتفاقا خوب است. دوستان هر چقدر بتوانند خاستگاه مردم ایران را در بخش‌های مختلف با سلایق مختلف پاسخ‌گو باشند، من به فال نیک می‌گیرم.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است