روزنامه صبا

روزنامه صبا

نگاه روزنامه صبا به سینمای جنگ؛

نظریه چهاربخشی سینمای جنگ


سینماگر در سینمای جنگ خود را کمتر به تاریخ‌نگاری پایبند می‌داند و استفاده از جلوه‌های بصری در این سینما رایج است.

 روزنامه صبا – پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به عنوان دو رویداد بزرگ تاریخ معاصر ایران، تاثیراتی بنیادین بر زندگی فرهنگی-اجتماعی مردم ایران گذاشتند. وقایعی که در واقع رویدادهای اصلی در تاریخ کشور به شمار می‌آیند و تاثیرات آن‌ها همواره بر زندگی مردم ایران نمایان است. سینما و ادبیات جنگ همه جای دنیا ژانری ویژه، شناخته شده و بسیار پرمخاطب است. مردم روسیه اغلب در تعریف خود و سرزمین خود به لئو تالستوی و «جنگ و صلح» اشاره می‌کنند. آمریکایی‌ها در تعریف تاریخ هالیوود هرگز نمی‌توانند فیلم«برباد رفته» برگرفته  از رمان جاودان مارگارت میچل، که داستانی رمانس را به موازات روایت جنگ‌های انفصال بازگو می‌کند و تاثیرات جنگ را بر زندگی مردم عیان می‌سازد، نادیده بگیرند.

الیور استون، با یک سکان، در یک آن، آنجا که ویلم دفو (در نقش سربازی آمریکایی) در فیلم «جوخه» در ویتنام به زانو درمی‌آید و دست‌ها را به آسمان می‌گیرد، تمام آنچه را در سرزمین ویت کونگی‌ها بر ارتش ایالات متحده گذشت، فقط با همین صحنه به نمایش می‌کشد! استنلی کوبریک در فیلم پر المان «غلاف تمام فلزی» با موضوعی مشابه این بار سراغ تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم جنگ بر روان سربازها می‌پردازد. کلینت ایستوود در «نامه‌های ایو جیما» نگاه آلوده هالیوود به نبرد ژاپن و ایالات متحده را که با تحریک سرمایه‌گذاران صهیونیست، از ژاپنی‌ها که برای دفاع از خاک وطنشان از هیچ فداکاری دریغ نمی‌ورزیدند، هیولا و از اشغالگران آمریکایی سربازان جان برکف و دلاور ساخته بود، تغییر داد. ژاپنی‌ها همواره قومی سلحشور بودند و با خلبان‌های معروف کامی‌کازه خود، نیروی دریایی آمریکا را ایزوله کردند (کامی کازه خلبانانی از جان گذشته بودند که جنگنده‌های خود را انباشته از مواد منفجره می‌‌کردند و در حملاتی انتحاری هواپیمای خود را به ناوهای هواپیمابر آمریکا می‌کوبیدند. با غرق شدن بیش از۶۰ ناو هواپیمابر آمریکا، ششم آگوست ۱۹۴۵ هری ترومن، رئیس جمهوری وقت ایالات متحده، فرمان بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی را صادر کرد تا امپراطوری ژاپن، پانزدهم آگوست تسلیم بی قید و شرط را قبول کند). اینکه سینمای جنگ هم شوربختانه دست‌مایه سیاست‌‌بازی‌ها شده، حقیقتی کتمان‌ناپذیر است و حتی هندوستان هم با فیلم‌های جنگی بالیوودی، از حملات ارتش این کشور به سرحدات پاکستان دفاع و از آن‌ها افسانه می‌سازد. تفاوت سینمای جنگ (با اسم کلی) با دیگر نقاط گیتی از همینجا مشخص می‌شود. حال اگر به نظریه چهار بخشی سینما و ادبیات جنگ در ایران رجوع کنیم تا حدودی این تقسیم‌بندی بیانیه چشم‌انداز سینمای جنگ در ایران را تشریح می‌کند. این ژانر سینمایی در ایران به چهار زیرشاخه تقسیم می‌شوند. سینمای جنگ، سینمای دفاع مقدس، سینمای مقاومت و سینمای پایداری.

سینمای جنگ

سینمای جنگ ایران، مانند هم‌تاهای فرامرزی خودش نگاهی رئال به مقوله جنگ دارد. هرچند در این فیلم‌ها هم فیلمسازان مقوله‌های مقدس در فرهنگ دفاع مقدس را که جایگاهی ویژه در باورهای جامعه یافته‌‌اند، با احترام در جایگاه قدسی آن‌ها قرار می‌دهند اما از نظر پرداخت این سینما با سینمای دفاع مقدس تفاوت دارد و به بیان دیگر موضوع داستان این دست فیلم‌ها از نگاه فلسفی و گاه عرفانی سینمای دفاع مقدس فاصله دارد.

در سینمای جنگ سینماگر خود را کمتر به تاریخ‌نگاری پایبند می‌داند. ضمن اینکه استفاده از جلوه‌های بصری و گاه حتی المان‌های تجاری هم در این سینما رایج است. «عقاب‌ها» ساخته ساموئل خاچیکیان فقید به سال ۱۳۶۳ و «کانی‌مانگا» به کارگردانی سیف‌الله داد به سال ۱۳۶۶ بهترین نمونه‌های فیلم‌های سینمای جنگی‌اند. «کانی‌مانگا» ۱۵ سال بر پرده سینماهای ایران درخشید و از این حیث رکوردی جاودان به نام خود ثبت کرد. «حمله به اچ ۳» ساخته شهریار بحرانی در دهه ۷۰ هم این روند را ادامه داد.

سینمای دفاع مقدس

با گذشت حدود ۳۴ سال از آتش‌بس ایران و عراق، هنوز از همه فیلم‌های مربوط به این واقعه با نام سینمای دفاع مقدس یاد می‌شود اما سینمای دفاع مقدس همانطور که از نامش پیداست، نگاهی الوهی و مقدس به مقوله جنگ دارد و از جنگ تنها بر قسمت دفاع آن تاکید می‌کند.

البته ایران آغازگر جنگ با رژیم بعث نبود و این واقعیتی انکار ناپذیر است. در سینمای دفاع مقدس جنبه‌های انسانی، فلسفی، عرفانی و … جنگ جایگاه ویژه‌ای دارند. مقام والای شهدا همواره به عنوان افتخاری بزرگ برای آن دلیران منظور می‌شود. اما شباهت سینمای دفاع مقدس و سینمای جنگ در عنصر صحنه و محل رویداد ماوقع این دو گونه فیلم‌‎هاست. محل وقوع هر دو گونه جبهه‌های جنگ است و هم در سینمای جنگ، هم در سینمای دفاع مقدس روی جبهه تاکید ویژه‌ای می‌شود.

فیلم‌های «دیده‌بان» و «مهاجر» ابراهیم حاتمی‌کیا به اتفاق «پرواز در شب» رسول ملاقلی‌پور بارزترین آثار سینمای دفاع مقدس در دهه ۶۰ بودند. سیر تکمیلی و تکوینی سینمای دفاع مقدس در دهه‌های بعد نموداری رو به رشد را ترسیم کرد تا مشخص شود هرچه از رویدادی فاصله گرفته شود، بهتر و منطقی‌تر می‌توان به آن پرداخت. «تنگه ابوقریب» به کارگردانی بهرام توکلی در سال ۱۳۹۷ نمونه مدرن این سینما بود.

سینمای مقاومت

شباهت بسیار زیادی با سینمای دفاع مقدس دارد اما تفاوت آن‌ها در محل وقوع اتفاقات است. در سینمای مقاومت بیشتر به جنگ شهرها پرداخته شده است. برای نمونه «روز سوم» به کارگردانی محمدحسین لطفی به سال ۱۳۸۶ که برگرفته از داستان «زیرخاکی» نوشته مجید قیصری بود، نمونه بسیار خوبی برای سینمای مقاومت است.

پیشتر از آن البته در سال ۱۳۶۵ فیلم «حریم مهرورزی» به کارگردانی ناصر غلامرضایی در واقع از آغازین فیلم‌های گونه سینمای مقاومت در ژانر فیلم‌های جنگی بود. هرچند فضای این فیلم به پایتخت محدود می‌شد اما خط داستان براساس آزادسازی خرمشهر استوار شده بود. سینمای مقاومت از آنجا که به سال‌های جنگ محدود می‌شود، با تک‌فیلم‌هایی مانند «روز سوم» همواره خود را مطرح نگه داشته است.

سینمای پایداری

شاید از نظر وجه تسمیه شباهت زیادی با سینمای مقاومت داشته باشد اما زمان روایت ماجراهای سینمای پایداری نامحدود است. این گونه فیلم‌ها مختص تاثیرات جنگ بر مردم و زندگی اجتماعی آن‌هاست که حتی چند دهه پس از جنگ هم تداوم دارد. «از کرخه تا راین» کار برجسته ابراهیم حاتمی‌کیا به سال ۱۳۷۱ یکی از موفق‌ترین فیلم‌های سینمای پایداری ایران به شمار می‌رود.

فیلم «دوئل» به کارگردانی احمدرضا درویش نیز که ۱۰ سال بعد ساخته شد، یکی از شاخص‌تری آثار سینمای پایداری محسوب می‌شود. این سینما به دلیل زمان نامحدود خود و ارتباطش با نسل‌های پس از جنگ می‌تواند بستر ایجاد آثار بسیار موفقی حتی در دهه‌های آینده شود.

یاسر سماوات

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است