روزنامه صبا

روزنامه صبا

راما قویدل:

من فرزند سینما هستم


کارگردان سریال «بی نشان» با بیان اینکه من فرزند سینما هستم گفت که؛ من زبان سینما را یاد گرفته‌ام و یک جور فیلم‌سازی بلدم که همان را در عمل پیاده می‌کنم.

روزنامه صبا – سریال بی نشان به کارگردانی راما قویدل و نویسندگی مشترک آزیتا ایرایی و مهدی حمزه محصول شبکه سه است که تهیه کنندگی آن را مرتضی رزاق‌کریمی بر عهده دارد. این سریال که تصویربرداری آن در تابستان ۱۴۰۰ آغاز شده ۳۰ قسمت دارد. موضوع فیلم در رابطه با یک خبرنگار پیشکسوت است که نقش آن را پرویز فلاحی پور بازی می‌کند. این خبرنگار که سال‌های سال تلاش خود را کرده تا از رسالت خودش ذره‌ای تخطی نداشته باشد حالا با مشکلات عدیده‌ای در مواجه با مفسدان رو به رو شده است. این سریال که تا کنون چند قست از آن روی آنتن شبکه سه رفته است با اقبال خوبی مواجه شده. راما قویدل اعتقاد دارد این سریال نسبت به دیگر آثارش بیشتر دیده شده است. همین امر می‌تواند مخاطبانی را که تا کنون این سریال را دنبال نکرده‌اند موجاب کند تا این سریال را دنبال کنند. در این سریال پر بازیگر چهره‌هاس سرشناسی نظیر پرویز فلاحی پور، نیوشا ضیغمی، قاسم زارع، مریم کاویانی و ….

راما قویدل یکی از کارگردان‌های سینما و تلویزیون است که در طول این سال‌ها کنار سینما به تولید فیلم و سریال تلویزیونی هم پرداخته است. او فرزند امیر قویدل یکی از کارگردانان مطرح سینما ایران است. اولین اثر سینمایی‌اش فیلم چاقی است که سال ۱۳۹۳ ساخته شد. ایلدا آخرین مجموعه تلویزیونی راما قویدل بوده است. او حالا با سریال بی نشان به شبکه سه آمده است.

سریال بی نشان چطور شکل گرفت؟

تقریبا در اواخر زمستان سال ۹۹ بود که از طرف آقای مرتضی رزاق کریمی برای این سریال دعوت به کار شدم، فیلم‌نامه را دوست داشتم. اواخر بهار کار پیش تولید را آغاز کردیم و در تابستان فیلمبرداری شروع شد.

فکر کنم خبرنگارها سهم زیادی تو این  فیلم دارند درسته؟

بله. شخصیت اصلی سریال یک خبرنگار متعهد و حقیقت‌جو است.

شما تا قبل از این، کار خبرنگاری هم کرده بودید؟

من در سال‌های ابتدای جوانی بعنوان منتقد در تحریریه‌ی روزنامه‌ای مشغول به کار بودم. بنابراین با فضای مطبوعاتی کاملا آشنا هستم. چند سالی در روزنامه‌ها و مجلات مختلف قلم زدم؛ همواره فضای مطبوعاتی برایم فضای دلنشین و جذابی بوده و هست.

نقد های سینمایی می‌نوشتید؟

تقریبا اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه۷۰ نقد موسیقی می‌نوشتم. علاوه بر آن جسته و گریخته مطالب علمی راجع به ریاضیات و نجوم و موضاعات علمی متفرقه هم زیاد می‌نوشتم. همین اواخر هم در یک روزنامه‌ی سینمایی ستونی هفته‌گی داشتم و به شکل مرتب و طولانی مدّت در آن می‌نوشتم.

چقدر برای سریال بی نشان تحقیق صورت گرفت؟

بخش اعظم این ماجرا توسط خانم آزیتا ایرائی و آقای مهدی حمزه  نویسنده های فیلمنامه انجام شده است. من خیلی تحقیقات جدی‌ای روی این ماجرا انجام ندادم؛ چون فضای مطبوعاتی را از قبل می‌شناختم. از طرفی همانطور که عرض کردم تحقیقات کافی توسط نویسنده‌ها انجام شده بود.

با توجه به موضوع فیلم شما نگران حواشی بعدش نبودید؟

من معمولا وقتی فیلمی می‌سازم، یعنی به آن اعتقاد دارم. تا الان هم یادم نمی‌آید چیزی را ساخته باشم که به آن معتقد نبوده‌ باشم. مثلن من در فیلمِ سینمائی‌ام به فضای سینمای حرفه‌ای و مسائلِ درون‌اش پرداختم؛ چون آن‌را خوب می‌شناسم و به هر آن‌چه در آن فیلم هم ساختم معتقدم؛ از سویی همکاران من در سینما آدم‌های غیر منطقی‌ای نیستند و همیشه سعه صدر بسیار زیادی از خودشان نشان داده‌اند و هیچ‌وقت مثلِ سایر مشاغل نبوده که اگر در فیلمی شخصیتی که در فیلم شغلی دارد یا به قومِ خاصی متعلّق است، اگر اشتباهی بکند، اهالی آن صنف یا قوم فریادِ وا مصیبتا و وا اسفا سر بدهند که ایهالنّاس به شغل و صنف و قومِ ما توهین شد و ما از این توهین نمی‌گذریم و کارگردان باید بیاید در پیشگاهِ ما آن‌قدر عذرخواهی کند تا ما ببینیم می‌خواهیم ببخشیم‌اش یا نه! هنرمندان و کسانی که کار هنر می‌کنند از شریفترین، پاکترین و صبورترین انسان‌ها هستند؛ حال اگر نیروهایی بسیار قدرت‌مند هم بخواهند چیزی غیر از این در اذهان بکارند. حقیقت روزی ظاهر خواهد شد.

در طول مدت ساخت این سریال با چه مشکلاتی مواجه بودین؟

ما مشکل خاصی بیشتر از بقیه ی کارهایی که در ایران تولید می‌شود نداشتیم. به هر حال در حرفه‌ی فیلم‌سازی در کشور ما یک سری نقایصِ مطلق وجود دارد که غیر قابل رفع است و ما هم به عنوان فیلم‌ساز با این نقایص روبه‌رو هستیم و سعی می‌کنیم آن‌ها را به حداقل برسانیم که نهایتا هم نمی‌توانیم. در نتیجه باز سر کار بعدی با آن مواجه می‌شویم و همینطور به قول معروف الخ …

کرونا چطور؟

ما زمانی کار را شروع کردیم که کرونا در آن  پیک‌های عجیب و غریب خودش نبود. اما باز هم با رعایت کردن پروتکل‌ها تقریبا دچار مسئله‌ی خاصی نشدیم. بچه‌های گروه هم در طول فیلم‌برداری دچار عارضه‌ی کرونا نشدند؛ خودم در پیش‌تولید مبتلا شدم و تا قبل از شروع فیلم‌برداری بهبود یافتم.

با توجه به کپشن ابتدایی سریال می‌خوام ببینم که شخصیت‌های این سریال ما به ازای بیرونی هم داشتند یا خیر؟

به هر حال زمانی که داستانی نوشته می‌شود از واقعیت‌ها هم الهام گرفته است اما تمام واقعیت نیست. ممکن است جرقه‌ی ابتدایی فیلنامه در ذهن فیلم‌نامه‌نویس یا کسی که طراح اولیه‌ی داستان بوده از یک اتفاق واقعی آمده باشد، اما در ادامه تبدیل به داستان شده و از واقعیت کاملا فاصله گرفته باشد. طبیعتا موارد واقعی، دیگر هیچ قرابتی با این ماجرا ندارند و از سویی با توجه به تجربیّاتِ قبلی‌ام حتما باید این کپشن را در ابتدای سریال می‌آوردیم که آماده به حمله‌ها و معترضین عزیز از همان اول بدانند که ما قصد اشاره به هیچ شخص، نهاد یا مؤسسه‌ی خاصی را نداریم و این داستان قرار نیست به کسی اتهام وارد کند.

با توجه به سریال های نمایش خانگی فکر می‌کنید سریال شما چقدر دیده شود؟

 تا به اینجای کار که شش قسمت از سریال پخش شده است، بازخوردهای خوبی داشته و بیشتر از بقیه کارهای من دیده شده که این موضوع برای من خیلی خوشحال کننده است. به هرحال پلتفرم‌ها و مدیاهای متفاوت، هرکدام مخاطبین خودشان را دارند. بنظر من کیفیت اثر از همه چیز مهم‌تر است. زیرا مخاطب هوشمند امروز به قدر کفایت می‌داند که چه کاری به او احترام می‌گذارد و چه کاری عملا به شعورش توهین می‌کند. همین امر باعث می‌شود که احترام مخاطب به کار هم متقابل باشد و این بده بستان تا انتهای پخش کار رعایت می‌شود. قاعدتا وقتی که مخاطب این احساس احترام را داشته باشد، کار به جان و دل‌اش می‌نشیند. حال فرقی نمی‌کند که پخش کار از تلویزیون باشد یا شبکه نمایش خانگی.

سریال بی نشان به لحاظ تصویری و حرکت‌های دوربین‌ به شدت نزدیک به کارهای سینمایی بود

من همواره گفته‌ام که مدیوم چه تلویزیون باشد چه سینما فرقی نمی‌کند،  فیلم‌سازی، فیلم‌سازی است. تفاوت این‌ها در چند پارامتر جزئی است. سریال یک فیلم بلند است که به صورت تقطیع شده پخش می‌شود. زبان‌اش هم زبان سینماست. در گذشته که صفحه‌ی تلویزیون کوچک‌تر بود، فیلم‌سازان باید پارامترهای بیش‌تری را لحاظ می‌کردند. امّا حالا به مدد تکنولوژی‌های روز، صفحه‌های تلویزیون بسیار بزرگ‌تر و به پرده‌ی سینما نزدیک‌تر شده است. درواقع دستور زبان سینما و تلویزیون به هم نزدیک‌تر هم شده است. از طرفی من فرزند سینما هستم و پدرم کارگردان بزرگِ سینما است. برای همین زبان سینما را یاد گرفته‌ام. بنابراین یک جور فیلم‌سازی بلدم که همان را در عمل پیاده می‌کنم. اگر فیلم سینمایی من را هم ببینید به لحاظ ساختاری با سریال‌هایی که می‌سازم تفاوت ماهیتی ندارند.

مورد دیگه ای اگه در ذهنتون بوده بفرمایید

در خاتمه تشکر می‌کنم از تمام گروه سازنده‌ی بی‌نشان؛ هم افراد پشتِ دوربین و هم بازیگران درجه‌یک‌ام؛ پیشکسوتان‌امان. از گروه تهیّه که واقعاً عالی بودند. انسان‌های با درایتی که به دنبال حرکت‌ها و جریان‌های فرهنگی هستند نه صرف انجام یک کار. این برای من بسیار با ارزش است. همین‌طور تک‌تک عزیزانی که در گروه زحمت می‌کشیدند و ماجرا برای آن‌ها هم صرف انجام دادن یه کار و گرفتن دست‌مزد نبود. با جان و دل‌ کار کردند و این چیزی نیست که من به عنوان کارگردان در همه‌ی کارها با آن مواجه باشم.

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است